دل شکسته....
اینجا زمین است ، زمین گرد است
تویی که مرا دور زدی... فردا به خودم خواهی رسید!!!
حال و روزت دیدنیست ... سیرم از زندگی و از همه کس دلگیرم آخر از این همه دلگیری و غم می میرم پرم از رنج و شکستن، دل خوش سیری چند ؟ دیگر از آمد و رفت نفسم هم سیرم بی سبب نیست که روی از همه کس می گیرم تلخی زخم زبان و غم بی مهری ها اینچنین کرده در آیینة هستی پیرم روزگاریست که چون سایة بی تصویرم دلم آنقدر گرفته است، خدا می داند دیگر از دست دلم هم به خدا دلگیرم اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست! اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد کاش در دنیا سه چیز وجود نداشت : غرور ، عشق ، دروغ اونوقت کسی از روی غرور برای عشق دروغ نمی گفت نگاهم کرد پنداشتم دوستم دارد. نگاهم کرد در نگاهش هزاران شوق عشق را خواندم. نگاهم کرد دل به او بستم. نگاهم کرد... اما بعدها فهمیدم فقط نگاه میکرد...!! چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید... چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟ چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟ اما افسوس اما افسوس که هیچ کس نبود ... همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره ... آری با تو هستم! ..... با تویی که از کنارم گذشتی و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشمهایم همیشه باران است... دلم گرفته است به کدامین دلیل مبهم؟ دل تنگی همیشه ماندنی است من می مانم و دل من من می مانم و یاد دل تو می دانم می دانم رفتنت را به کدامین گناه تکرار می شود حلقه ی بی قراری نیاز عشق تنهایی راه فرار چیست؟ ماندنی کیست؟ چیست؟ شک و تردید پایانی ندارد خستگی ها ارامی ندارد همه و همه و همه به خود می نگرند گم شده ام در پس لبخند همیشگی ام مهربانی لکه ایست خشک شده امنیت گم شده خود را در کدامین تقدس بجویم؟ انتها کجاست؟ سر اغاز کجاست؟ از سردرگمی خسته ام جواب کجاست؟ شب دلشکسته ها امشبه عید شد و روی کاغذ یه سال گذشت ولی انگار همین دیروز بود... که رفت... رفت... رفت.. و من احساس میکنمش و دلم ارام نمیگیرد... خیانتش را.. پس چرا.. خدا... چه کسی میگوید که من هیچ ندارم ...؟ من چیزهای با ارزشی دارم ...! حنجره ای برای بغض ...
هر که آمد، دل تنهای مرا زخمی کرد
بس که تنهایم و بی همنفس و بی همراه
گریه های بی صدا امشبه
شب بی سپیده شب بی سحر
هوای غریبی شب دربدر
شب بی ستاره دل پاره پاره
غمای دوباره هوای منه
شبی از غریبی که غم حجله بسته
شب شب شکسته شبای منه
شب دلشکسته ها امشبه
((( گریه های بی صدا امشبه ))) غلط
((( شور و حال خسته ها امشبه ))) صحیح
یه بغض و هراسه یه زخمۀ درده
غمی سینه سوزه ببینین چه کرده
مرا تو کشیدی به دار زمونه
می دونی که دنیا چه نامهربونه
تو خاکسترم را ببر تا نمونه
شبای غریبی چه بی آشیونه
غریبی و غربت دو یار زمونه
بدون توی دنیا همین سهممونه
شب بی سپیده شب بی سحر
هوای غریبی شب دربدر
شب بی ستاره دل پاره پاره
غمای دوباره هوای منه
شبی از غریبی که غم حجله بسته
شب شب شکسته شبای منه
شب دلشکسته ها امشبه
چشمانی برای گریه ...
لبهایی برای سکوت ...
دستهایی برای خالی ماندن...
پاهایی برای نرفتن ...
شبهایی بی ستاره ...
پنجره ای به سوی کوچه بن بست ...
و وجودی بی پاسخ ...
Power By:
LoxBlog.Com |